جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 5307
تحقیقی پیرامون منشا و خاستگاه و عقاید صابئین و خدمات آنها به اسلام
نویسنده:
عبدالحسین عبدالموله
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
صابئین قومی آرامی می‌باشند که محل سکونت اولیه آنان در مصر و فلسطین بوده و در شصت سال بعد از وفات حضرت یحیی، بر اثر زد و خوردهای شدیدی که با یهودیان داشتند، دیار و موطن اصلی خود را رها کرده به سوی جلگه بین‌النهرین که یکی از بلاد امپراتوری ایران در زمان اشکانیان بوده است مهاجرت و در منطقه حران ساکن شدند. این اقلیت دینی دارای رسوم و خط و زبان کهنی می‌باشد که وجود همین خط و زبان کهن باعث عدم دسترسی محققان و نویسندگان به اطلاعات کافی در مورد این قوم شده است . زیرا امروزه کمتر کسی یافت می‌شود که به خط و زبان این اقلیت آشنا باشد و همین عدم شناخت از خط و زبان مندائیان باعث گردیده که بسیاری از محققان و نویسندگان در مورد آنان راه خطا را پیموده و اوهامی درباره‌شان تصور کنند. گفته می‌شود افراد همین فرقه بودند که عهد خلافت عباسیان، یکی از عوامل انتقال فرهنگ و دانش یونانی به مسلمانان بودند. زیرا در میان این جمعیت ، گروه زیادی وجود داشتند که در رشته‌های مختلفی از قبیل: طب ، نجوم، ریاضیات ، هندسه و فلسفه کارآمد بودند و در پرتو همین علم خود، در دربار عباسی راه یافتند و بنا به گفتهء "ادوارد براون" تنها پردهء نازکی از استتار را بر روی عقاید خود زده بودند. و اسم صابئین برای ایشان مانند زره‌ای بود که مانع حمله و تعرض دیگران می‌شد. با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران و در زمان تدوین قانون اساسی، صابئین جنوب ایران ضمن ارسال یک نسخه از کتاب مذهبی خود به شخصیتهای مذهبی و افراد ذیصلاح، خواستار آن شدند که در قانون اساسی همردیف ادیان رسمی قرار داده شوند، که به علت نداشتن دلایل مکفی نتوانستند واضعان قانون را در این خصوص متقاعد سازند. ولی اخیرا رهبر معظم انقلاب آیت‌الله خامنه‌ای دام‌بقائه، آنها را اهل کتاب معرفی فرمودند. عقاید صابئیها مانند یهود است . به خدا، خلقت ، معاد، نبوت ، شیطان، بهشت ، جهنم و عالم برزخ معتقدند. آنها سیارات هفتگانه را نگهبان هفت اقلیم می‌دانند و ستارهء جدی قبله آنها است ، به پیامبری حضرت آدم، نوح، ابراهیم، موسی و در آخر به یحیی بن زکریا ایمان دارند.
حکومت دین ((مشروعیت و وظایف))
نویسنده:
فاطمه قاسمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحث از حکومت دینی، بحث جدید نیست. چرا که از ابتدای خلقت و با ارسال هر رسولی، هر جا که زمینه حکومت فراهم بوده است، حکومت دینی شکل گرفته است. حکومتی که صلاح و سعادت جامعه بشری را در هر دوره ای بر عهده داشته است و تا امروز نیز چنین است. اما همیشه مورد انکار چهره های پلید و سیاس قرار گرفته است. چهره هایی که مصلحت و منفعت آنان در حکومتی دین نمی بادش. لذا، هر جا که به نام دین حکومتی تشکیل شده و به مسایل اجتماعی و حکومتی مردم پرداخت مورد تضعیف حیله گران قرار گرفت، به نام اینکه در شان دین که امری قدسی و معنوی است، حکومت که امری مادی است، نمی باشد و از حرمت آن کاسته می شود، چرا که دین باید به آخرت مردم بپردازد و از دنیا و مادیات منزه باشد. با این تبلیغات، برخی مردم و حتی برخی از دانشمندان علوم دینی نیز فریفته شدند و حکومت دینی را غیرضروری دانسته و دین را مسئول تنظیم امور معیشتی و مادی مردم ندانستند.امروزه نیز همین بحثها و انکارها بر سر حکومت دینی وجود دارد با شکل و ترفندی جدید. خصوصا درزمان غیبت امام معصوم (ع) در این رساله، سعی شده است به نحو کلی و اجمال، به مسئله حکومت پرداخته شود و سپس به بیان اینکه آیا دین و بالخصوص، اسلام حق حکومت دارد و آیا برنامه ای برای تنظیم روابط اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و ... در جامعه دارد یا خیر؟همچنین به بحث مشروعیت حکومت پرداخته شده است که به طور مفصل، به ملاک و دلیل اطاعت و فرمانبری مردم از حکومت پرداخته شده است. قابل ذکر است که این بحث در رساله، از تازگی خاصی در میان دیگر کتب برخوردار است.نیز بررسی هر چند اندک وظایف حکومت دینی صورت گرفته است و اینکه آیا حکومت دینی فقط وظیفه ابلاغ ایمان را دارد و یا مسئول ایمان آوردن مردم است و یا اینکه علاوه بر مسئولیت ایمان آوردن، مسئول حفظ و اجرا مصادیق و احکام ایمانی نیز می باشد؟به هر حال، درحد توان به بررسی این مسئله و گردآوری آرا و نظرات مختلف از دانشمندان اسلامی و غیر اسلامی پرداخته شده است تا در رساله ای هر چند کوتاه، این موضوع، بطور یکجا و مدون مورد بررسی و جمع آوری قرار گیرد. چرا که پرداختن به این موضوع به نحو مفصل و کامل توانی فراتر از حیطه علم و دانش ما می طلبد
بررسی ماهیت حیات و مرگ
نویسنده:
عوضعلی اعتمادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از نزدیک‌ترین و ملموس‌ترین پدیده‌های اسرارآمیز جهان خلقت، راز مرگ و زندگی است. اندیشمندان و پژوهش‌گران مختلف، از منظر علم، عقل و دین آثار فراوانی را در این خصوص خلق نموده‌اند؛ اما هیچ‌کدام نتوانسته‌اند به ماهیت آن دست یابند. مرگ و زندگی از جمله مقولاتی است که مکاتب مختلف الهی و غیرالهی درباره آن به اظهار نظر پرداخته‌اند؛ خداوند در قرآن کریم به روند خلقت موجودات، به‌ویژه انسان، اشاره نموده و توضیحات گزارش‌گونه و آگاهی‌دهنده‌ای را مطرح کرده است. اما از مطالعه هیچ آیه‌ای نمی‌توان به ماهیت حیات پی برد. در قرآن آمده است که حیات هر موجودی به دست خداوند است و او بر همه مراحل زندگی موجودات، چه در ابتدای حیات و چه در روند تکامل آن، اشراف دارد. مرگ نیز همانند حیات دارای رمزواره‌های ناگشوده است. یکی از مقولات فهمیده شده در مورد این دو پدیده، آن است که از قانون‌های آفرینش بوده و در پیدایش آن‌ها نظم خاصی وجود دارد. مرگ در آینه احادیث، شستشوی چرک و کثافات، و انتقال از نشئه‌ای به نشئه دیگر تعبیر شده، و به انواع مرگ نباتی، حیوانی و انسانی تقسیم می‌شود. هرچند در بعضی از آیات قرآن، خداوند گرفتن جان را به خود نسبت می‌دهد، اما این به‌معنای تدبیر خداوند و مدیریت او در پدیده مرگ موجودات می‌باشد، و در حقیقت این کار توسط مأموران او صورت می‌گیرد. ترس از مرگ، واقعیتی است که همواره انسان‌ها با آن دست به‌گریبان بوده‌اند. علت ترس از مرگ، سوالی است که از زبان بزرگان دین و در احادیث متعدد به آن جواب داده شده، و علت‌های مختلف این پدیده به‌شکل طبقه‌بندی شده مورد بررسی قرار گرفته است. آگاه نبودن انسان از زمان مرگ خود، قدری از این هراس می‌کاهد، و گرنه آگاهی انسان از اجل خود، انگیزه‌ای برای زندگی او باقی نمی‌گذاشت، و چه بسا از ترس مرگ، پیشاپیش قالب تهی می‌نمود.
بررسی حکم زیباشناسی کانت در نقد سوم و ارزیابی هگل از آن
نویسنده:
بابک زرین‌کوب
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ایمانوئل کانت بنیانگذار فلسفه نقدی در سومین کتاب از سه گانه نقادانه خود-نقد قوه حکم - به پیوند دو نقد قبلی خود کوشد. در این راه او قدم در وادی احساس می نهد که بخشی از نتایج آن به درک زیبایی و حکم زیبا شناسانه منجر میشود. زیبا شناسی کانت همچون معرفت شناسی وی پایه ای برای این موضوع در فلسفه مدرن میگردد چنانچه بعدها در فلسفه پسامدرن رنگ و روی دیگری به خود میگیرد. کانت حکم زبیاشناسی را نتیجه مشارکت متخلیه و فاهمه در وضعیتی میداند که فاهمه به قصد مفهوم سازی در آن مداخله ننماید و تنها وظیفه ای تنظیمی بر عهده گیرد چه همین نوع وظیفه است که سبب میگردد از سوی آدمی به لذتی از تأمل دست یابد و از سوی دیگر توان و قابلیت انتقال این نوع درک از یک عین را که درک زیبایی آن به دست آورد. در این راه کانت اصل بسیار پر اهمیت را پیش زمینه صدور احکام زیبا شناسانه قرار میدهد که هم استعلایی است و مدعی کلیت و ضرورت و هم کارکرد تجربی و زمینی دارد آنچنانچه اساسأ پیشرفت علم مدیون این اصل میگردد ووی آن را اصل استعلایی غایتمندی طبیعت نام میدهد. در این رساله سعی بر آن بوده است که ضمن تحلیل عقاید کانت در این زمینه دانسته شود که حکم زیباشناسانه کانتی در تفکر هگل چگونه نمود یافته است و آیا اساسأ حرکت هگل در مسیر پیش ساخته کانت بود و یا او با توجه به نوع ویژه فلسفه خود مجبور به انتقاد و نهایتأ کنار نهادن نظرات کانت شده است.
معرفت‌شناسی از دیدگاه
 شیخ اشراق حکیم سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
نجمه روستایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهمعرفت‌شناسی از منظر شیخ اشراق حکیم سهروردی و ملاصدرا به کوششنجمه روستاییشیوه اصلی تحقیق حاضر چنین است که: نحوه حصول معرفت و تطابق ذهن و عین از منظر شیخ اشراق و ملاصدرا چگونه است؟ معرفت از مسائل مهم حکمت اشراق است. معرفت در نظام حکمت اشراق به واسطه " اضافه اشراقی" بین مدرِک و مدرَک صورت می‌گیرد. نور در این حکمت اساس شناخت است. به این معنی که حضور و ظهور، اساس ادراک بوده و علم اشراقی نیز ناظر به این معنی است. هم‌چنین، از آن‌جا که در حکمت صدرائی معرفت، گونه‌ای از وجود است. بنابراین، بسیاری از مسایل معرفت‌شناسی در گرو هستی‌شناسی معرفت است؛ در این پژوهش پس از کلیات بررسی می‌شود که هر دو فیلسوف دستیابی به شناخت را ممکن می‌دانند. هم‌چنین شیخ اشراق علم را حصول اضافه اشراقیه می‌داند و در علم به جزئیات و صور خیالیه طرف اضافه نفس را عالم مثال منفصل می‌داند و در علم به کلیات طرف اضافه را عقول عرضیه و مثل نوریه می‌داند. علم حق به اشیاء و به ذات خود و علم نفس به ذات خویش و هم‌چنین تعقل جواهر مجرد کیف نفسانی نیست. لذا در علم به غیر آن هم در علم انفعالی صورت علمیه ملازم با فعل و انفعال نفسانی و اضافه به خارج است. لذا نفس در تکامل جوهری به اعتبار تجرد برزخی، متصل به عالم مثال شده و صور خیالی را شهود می‌کند. صور عقلی رشح وجود عقل مجردند و مرتسم در نفس نمی‌باشند و نفس در مقام صعود به عالم مجردات با عقل مجرد و مثال نوری متحد شده و در نتیجه این اتحاد حقایق و معارف کلی را شهود می‌نماید. هم‌چنین تطابق ذهن و عین در دو مقام علم نفس به ادراکات حسی، خیالی و عقلی است. سهروردی معتقد است ادراک حضوری را که به اضافه اشراقی حاصل می‌شود، مجال غیبت در آن نیست و درباره ادراک شیء غائب از انسان بیان می‌کند که صورت و مثال حقیقت آن در انسان حاصل می‌شود. اما بنا بر اصالت وجود، علم حصولی در سایه علم حضوری تحقق می‌یابد و علم حضوری به قوا و آلات است که مبدأ علوم حصولی است. هم‌چنین شیوه تحقیق حاضر به روش توصیفی - تحلیلی است.کلید واژگان: علم و معرفت، علم حضوری و حصولی، اتحاد عاقل و معقول
تبیین جامعه‌شناختی فراز و فرود درک ایدئولوژیک از دین
نویسنده:
طاهره عربی ستوده آرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دین ایدئولوژیک در اندیش? شریعتی و سروش موضوع مطالعات مختلفی قرار گرفته است که هر یک از زاویه‌ای این دوگانگی درک ایدئولوژیک از دین را بررسی کرده‌اند. عمده تحقیقات، فراز و فرود درک ایدئولوژیک از دین در اندیش? شریعتی و سروش را ناشی از تراوشات ذهنی آنها و تحقیقات دیگر این فراز و فرود را ناشی از برخی شرایط می‌دانند. کمتر تحقیقی به تبیین مجموعه عوامل دلیلی و علّی موثر بر فراز و فرود درک ایدئولوژیک از دین در اندیش? شریعتی و سروش می‌پردازد. پایان‌نام? حاضر فراز و فرود درک ایدئولوژیک از دین در اندیش? شریعتی و سروش را منحصراً ناشی از ذهن و یا شرایط نمی‌داند بلکه مجموعه عوامل دلیلی و علّی را تواماً در این فراز و فرود موثر می‌داند و تا حد امکان تلاش می‌کند تا مجموعه عوامل دلیلی و علّی موثر بر موضوع مورد بررسی را شناسایی و تبیین کند. منظور از عوامل دلیلی، عواملی است که در عرص? معرفت حادث می‌شود و با اختیار و آگاهی توأمان است. در این پایان‌نامه عوامل دلیلی شامل: تعریف و تلقی از مفاهیم و منابع فکری است. اما عوامل علّی، عواملی است که بر حسب شرایط اتفاق می‌افتد و ذهن بشر، خواه و ناخواه و آگاه و ناآگاه، تحت‌تأثیر آن قرار می‌گیرد. در این پایان‌نامه عوامل علّی شامل: پایگاه اقتصادی - اجتماعی، شرایط اجتماعی‌-‌‌تاریخی، شرایط محیطی(در بعد اندیشه)، زمینه‌های نهادی، حلق? اجتماعی و قدرت است.در این پژوهش با روش کلاسیک تحلیل مدارک یا به عبارتی بررسی محتوایی و نیز تبارشناسی که به عنوان رویکرد روش‌شناختی مورد استفاده قرار گرفتند؛ به بررسی محتوایی آثار مربوط به موضوع شریعتی و سروش به منظور مشخص‌کردن تعریف و تلقی آنها از مفاهیم و تأثیر آن بر فراز و فرود درک ایدئولوژیک از دین پرداختیم و از تبارشناسی به عنوان رویکرد روش‌شناختی برای در نظرگرفتن کثرت عوامل در بررسی موضوع و توجه به وجودشناسی معرفت استفاده شد. در بخش چهارچوب‌ نظری با بهره‌گیری از عامل‌های استخراجی: منابع فکری، پایگاه اقتصادی - اجتماعی، شرایط اجتماعی‌-‌‌ تاریخی، حلق? اجتماعی و قدرت که بر اساس واکاوی نظریات جامعه-شناسی معرفت برخی از صاحبنظران کلاسیک و مدرن در این زمینه به‌دست آمد و همچنین با استفاده از مدل وسنو برخی از عوامل دیگر چون شرایط محیطی (در بعد اندیشه) و زمینه‌های نهادی را در نظر گرفتیم که بر اساس آنها عوامل دلیلی و علّی موثر بر موضوع مورد نظر را بررسی و تحلیل کردیم. بر اساس یافته‌های این پژوهش، به این نتیجه رسیدیم که مجموعه عوامل دلیلی و علّی در فراز و فرود درک ایدئولوژیک از دین در اندیش? شریعتی و سروش موثر است امّا عامل قدرت در این فراز و فرود حائز اهمیت می‌باشد. شریعتی و سروش به عنوان روشنفکر دینی در «بازی قدرت» مشارکت جستند و تسلیم انگار? مسلط قدرت نشدند. شریعتی و سروش در برابر قدرت دو واکنش متفاوت از خود نشان دادند؛ درحالیکه شریعتی در برابر نفوذ ایدئولوژی‌های غربی و استبداد رژیم حاکمه با کنش فعال در برابر خواست قدرت، به مقاومت پرداخت، به عنوان راه‌حل خروج از معضلاتی که گریبانگیر جامع? آن زمان بود واکنش منفعلی در برابر مطرح‌شدن دین ایدئولوژیک و عواقب آن در جامعه داشت. سروش در برابر دینِ ایدئولوژیک به مقاومت و نقد آن پرداخت اما در برابر قدرت ایدئولوژی‌های غربی چون لیبرالیسم واکنش به نسبت انفعالی‌ای داشت.
بررسی دیدگاه های متفکران مسلمان در باب سازگاری نظریه تکامل با متون دینی
نویسنده:
زهره سلحشور سفیدسنگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله‌ی حرکت و تغییر جهان، از قدیمی‌ترین مسائل فلسفی است که مورد بحث و گفت‌وگو قرار گرفته است. مسأله‌ی حرکت و تغییر پدیده‌های مادی در فلسفه‌ی غرب تا یونان باستان قابل پی‌گیری است. هراکلیتوس معتقد بود این جهان سراسر حرکت و تغییر است و این تغییر و تحول دائمی است.در فلسفه‌ی اسلامی نظریه‌ی حرکت جوهری از ابداعات ملاصدرا است و پیش از او این نظریه مورد انکار قرار می‌گرفت. ملاصدرا بر اساس دو نظریه اصالت وجود و مشکک بودن وجود اثبات کرد که طبیعت جوهر هر موجود مادی اوّلاً قابل اشتداد است و ثانیاً متحرّک بالذات است.از آن‌جایی که اصل حرکت شامل تمام موجودات می‌شود از اینرو نظریه‌ی تکاملِ مبتنی بر اصل حرکت و تغییر توسط چارلز داروین با تکیه بر مستندات و شواهد متعددی در زیست‌شناسی مطرح شد. بر طبق این نظریه، انواع یا گونه‌های موجودات در طول زمان یکسان و ثابت نمانده‌اند، بلکه دست‌خوش تغییر و تحوّل شده و متناسب با شرایط، تطوّر یافته‌اند. این نظریه سابقه‌ای کهن دارد، اما از قرن نوزدهم به صورت جدّی‌تری در حوزه‌ی علوم طبیعی مطرح شده است. نقطه‌ی عطف در طرح این نظریه، منشأ انواع چارلز داروین است که اثری بسیار مهم در تاریخ علوم طبیعی محسوب می‌شود. داروین در این کتاب و سپس در منشأ انسان از این نظریه صورت‌بندی علمی و مبتنی بر شواهد تجربی به دست داد که در مجامع علمی با استقبال مواجه شد و سبب گردید گاه اصطلاح «داروینیسم» به عنوان مترادف نظریه‌ی تکامل یا تطوّر انواع به کار رود. نظریه‌ی داروین امروزه در عالم علم با پرسش‌های فراوان مواجه شده، اما نظریه‌های مبتنی بر تکامل یا تطوّر انواع هم‌چنان مطرح است. مابین نظریه‌ی حرکت جوهری و نظریه‌ی تکامل شباهت بسیاری وجود دارد. در هر دو این نظریه‌ها تنها امر ثابت، اصل قانون تغییر است با این تفاوت که در نظریه‌ی تکامل در پی شناخت علل زیستی و طبیعی تغییرات جانداران است اما حرکت جوهری شامل تمامی موجودات مادّی اعم از جاندار و غیر جاندار است و هم‌چنین تنها با استفاده از دلائل فلسفی تغییرات را تبیین می‌کند.اما با وجود شباهت‌هایی که می‌توان بین نظریات ملّاصدرا در باب حرکت جوهری و تغییر تدریجی موجودات مادّی و هم‌چنین اعتقاد به واسطه بین موجودات با نظریه‌ی تکامل یافت؛ نظریه‌ی حرکت جوهری جز این را بیان نمی‌کند که تنها امکان تبدل انواع وجود دارد و به عبارت دیگر تبدل انواع مانع عقلی ندارد و حرکت جوهری نسبت به تبدّل انواعلابشرط است.اما براساس دیدگاه اصالت ماهیّت و امتناع انقلاب ماهیّت، حرکت جوهری محال و انواع ثابت و بدون تغییر هستند. لکن از آن‌جایی که این دیدگاه ابطال شده است بنابراین بر اساس این دیدگاه فلسفی، ثبوت انواعباطل است.هم‌چنین در مورد نظریات فیلسوفان در باب ظهور تدریجی موجودات دلیلی وجود ندارد که این‌ نظریات دالّ بر تکامل باشند اما این ترتیب زمانی در پیدایش موجودات و هم‌چنین موجودات حدّ واسط را می‌توان به پیدایش تدریجی موجودات در یافته‌های زمین‌شناسی مشابه دانست که این یافته‌ها از جمله شواهد نظریه‌ی تکامل است.نظریه‌ی تکامل در حوزه‌ی دینی نیز با رویکردها و مواضع مختلفی رو به رو شد. آن دسته از تجدّدگرایانی که به دین پایبند بودند، کوشیدند نوعی سازگاری بین این نظریه و متون مقدّس ایجاد کنند. از اینرو تفسیرهایی مانند خلقت انسان از متون مقدّس به عمل آمد که نظریه تکامل تدریجی را نتیجه می‌داد.از سوی دیگر، عدّه‌ی قابل توجّهی از دانشمندان علوم دینی و مفسّران قرآن از جمله طباطبایی و مکارم شیرازی با این نظریه مخالفت کردند و این نظریه را به استناد این‌که با ظاهر آیات قرآن ناسازگار است باطل شمردند. البته دیدگاه‌های عالمان دینی در این باب یکسان نیست. حتّی بعضی از آن‌ها مانند محمود طالقانی و علی مشکینی این نظریه را پذیرفتند و تعارضی بین آن و قرآن کریم ندیده‌اند و بعضاً معرفت‌شناسی دینی مبتنی بر آن را عمیق‌تر یافته‌اند. البته برای رفع تعارض بین علم و دین هر کدام از مخالفان و یا موافقان راه‌حل‌هایی را مطرح کردند که به آن‌ها پرداخته شد. به نظر نگارنده با توجه به بررسی تفاسیری که از برخی آیات در مورد خلقت انسان مطرح شد، دیدگاه طباطبایی مخصوصاً با توجه به آیه‌ی 59 سوره‌ی آل عمران صحیح‌‌تر به نظر می‌رسد، البته این به منزله‌ی ردّ کامل نظریه‌ی تکامل نمی‌باشد بلکه فقط این نظریه در خصوص تکامل نوع انسان فعلی در تعارض با قرآن انگاشته می‌شود و حتّی اگر در زیست‌شناسی این نظریه به اثبات برسد می‌توان خلقت انسان را معجزه دانست.
نقد و بررسی دیدگاه اقبال در باره وحی و تجربه دینی
نویسنده:
علیشاه حسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف اصلی در این تحقیق یافتن پاسخ برای این پرسشاست که چه نسبتی میان وحی الهی و تجربه دینی که اقبال آن را به مثابه منبع و منشا دین می‌داند، وجود دارد و آیا می‌توان وحی الهی را تجربه دینی پیامبر تلقی کرد؟ برای یافتن پاسخ سوال فوق ، نیازمند آن بودیم که وحی الهی و حقیقت و ویژگی‌های آن را در فرهنگ قرآنی بشناسیم، تجربه دینی را با توجه به خاستگاه آن مورد بازکاوی قرار دهیم و نیز دیدگاه اقبال را در باره وحی، تجربه دینی و نسبت آن‌ها تبیین نموده ، زمینه‌ها و علل نگرش تجربی وی به دین و وحی را دقیقا شناسایی کنیم. لذا این بحث را طی پنج فصل پی گرفته‌ایم. در فصل اول، مفهوم شناسی مساله، پیشینه، ضرورت، اهداف و فرضیه‌های تحقیق بیان شده اند. در فصل دوم به تبیین حقیقت وحی از دیدگاه قران کریم و روایات پرداخته‌ایم. در فصل سوم بحث تجربه دینی را در فرهنگ غرب و در دامان زادگاه و خاستگاه آن مورد مطالعه قرار داده‌ایم. در این فصل مباحثی چون عوامل پیدایش تجربه دینی، مباحث، نظریات و ابعاد مساله با استفاده از منابع موجود در این زمینه بازگو شده‌اند. فصل چهارم به تبیین و تحلیل دیدگاه‌ها و نظرات اقبال لاهوری در باره وحی، تجربه دینی و نسبت میان آنها با استفاده اثر وی با عنوان (احیای فکر دینی در اسلام) پرداخته است. در نهایت فصل پنجم به تحلیل و نقد و بررسی دیدگاه‌‌های اقبال طی سه بخش جداگانه مورد نقد و بررسی قرار گرفته‌اند. در بخش اول مبانی معرفت شناسی اقبال نقد و بررسی شده‌اند. در بخش دوم معرفت شناسی تجربه دینی مورد ارزشیابی قرار گرفته است و بالاخره در بخش آخر ، نگرش تجربی اقبال به وحی و دین نقد و نقض شده است. در نتیجه این تحقیق فرضیه های زیر به اثبات رسیده‌اند: 1- وحی منشاء الهی و آسمانی دارد وقابل تقلیل و تحلیل به تجربه‌ دینی صرف نمی‌باشد. 2- نگرش تجربی به دین در مسیحیت بر اساس ضرورت‌ها و مسایلی پدید آمد که در عالم اسلام جایگاهی ندارد.
رابطه ی نفس و عقل از دیدگاه افضل الدین کاشانی
نویسنده:
محبوبه شهبازپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از جمله مسائل فلسفی رابطه ی نفس با عقل است. مسائل اصلی این رساله، تعریف نفس و عقل و بیان چگونگی ارتباط این دو از دیدگاه، حکیم افضل الدین کاشانی و ابتکار وی در این زمینه است. بر اساس تحقیق انجام شده، تعریف بابا افضل از نفس عبارت است از «چیزی که هستی سزاوار آن باشد» و عقل: «مرتبه ی بالفعل نفس».بنابر این برای دست یابی به نتیجه، رابطه ی نفس و عقل در دو حوزه ی معرفت شناسی و جهان شناسی مورد تحقیق قرار گرفته است. چنان که در معرفت شناسی با استفاده از مبانی فلسفی بابا افضل از جمله، قوای نفس، رابطه ی نفس با بدن، تجرد نفس، در می یابیم نفس همان مرتبه ی بالقوه ی عقل است به عبارت دیگر نفس و عقل دو روی یک سکه اند که نفس در راستای تعالی به عقل در حرکت می باشد.در جهان شناسی نیز، به این نتیجه می رسیم که عقل صادر نخستین، مبدا صدور کثرات جهان مادی و کد خدای عالم تحت القمر است. لذا نفس ناطقه ی انسانی با افاضه ی عقل فعال خود را از قوه خارج نموده و به فعلیت تام و معرفت به خود و از همه مهم تر معرفت الهی و تسلط بر جهان دست می یابد.
بررسی تطبیقی حرکت در ماده از دیگاه حکمت متعالیه و علم زیست شناسی
نویسنده:
علیرضا احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مفهوم حرکت از دیرباز در بین فلاسفه مطرح بوده و اکثر فلاسفه من جمله فلاسفه یونان باستان اغلب بر وجود نوعی حرکت و سیلان در کل هستی قائل بوده اند به نحوی که برخی از آنها وجود هرگونه ثبات را در هستی رد نموده اند. در پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی حرکت در ماده از دیدگاه حکمت متعالیه و علم زیست شناسی پرداخته شده است که هدف از آن یافتن مبانی قابل تطبیق برخی اصول مشترک در آن دو می باشد. نگارنده در تلاش بوده است تا به سوالاتی از قبیل چگونگی تبیین حرکت در ماده از دیدگاه حکمت متعالیه و علم زیست شناسی و اشتراکات و افتراقات نهفته در آن ها پاسخ بگوید.از نتایج کلی به دست آمده در این پژوهش عبارتند از این‌که، روش معرفت شناختی در حکمت متعالیه روش عقلی و در زیست شناسی روش مشاهده ای و تجربی است. مبدا حرکت در حکمت متعالیه جوهر جسمانی متجدد و متحول دانسته شده است ولی در حوزه تکامل زیستی علی‌رغم اینکه «آلل» را بعنوان محل انتخاب طبیعی مطرح نموده اند اما سلول بعنوان ماده ثانیه، مبدأ حرکت تکاملی و آغازین حیات شناخته شده است. قوه در فلسفه به معنی استعداد دریافت فعلیت های ممکنه می باشد و در زیست شناسی آنچه استعداد دریافت و ظهور فعلیت های ممکنه را به واسطه روابط غالب و مغلوبی، هم توانی و غالب ناقصی دارد آلل می باشد. موضوع حرکت در حکمت متعالیه جوهر جسمانی متجدد بوده و ثبات حرکت با تکیه بر اصول «اصالت وجود» و «تشکیک مراتب وجود» تبیین شده است، در زیست شناسی در چیستی موضوع حرکت به ذات اشیاء اشاره شده است و آنچه به عنوان امر ثابت در هستی مد نظر قرار گرفته، کل حیات می باشد. مفهوم ثبات کل حیات با جامعیت انسان به عنوان عالم صغیر قابل جمع می باشد. بطور کلی وجه مشترک اساسی در هر دو دیدگاه، پذیرش وجود سیلان، تجدد و تحول در ذات و جوهر عالم ماده می باشد که ذاتا زمانمند است.
  • تعداد رکورد ها : 5307